Sunday, March 4, 2018

#آب_حیات
#یوحنا ۴: ۵- ۱۵
پس #عیسی به شهری از #سامره به نام سوخار رسید، نزدیک قطعه زمینی که #یعقوب به پسر خود #یوسف داده بود. #چاه_یعقوب در آنجا بود و عیسی خسته از سفر در کنار چاه نشست. حدود ساعتِ ششم از روز بود. در این هنگام، زنی از مردمان سامره برای آب کشیدن آمد. عیسی به او گفت: «جرعه‌ای آب به من بده،» زیرا شاگردانش برای تهیه خوراک به شهر رفته بودند. زن به او گفت: «چگونه تو که #یهودی هستی، از من که زنی سامری‌ام آب می‌خواهی؟» زیرا #یهودیان با #سامریان مراوده نمی‌کنند. عیسی در پاسخ گفت: «اگر موهبت خدا را درمی‌یافتی و می‌دانستی چه کسی از تو آب می‌خواهد، تو خود از او می‌خواستی، و به تو آبی زنده عطا می‌کرد.» زن به او گفت: «#سرورم، سطل نداری و چاه عمیق است، پس آب زنده از کجا می‌آوری؟ آیا تو از #پدر ما یعقوب بزرگتری که این چاه را به ما داد، و خود و پسران و گله‌هایش از آن می‌آشامیدند؟» عیسی گفت: «هر‌که از این آب می‌نوشد، باز تشنه می‌شود. امّا هر که از آن آب که من به او دهم بنوشد، هرگز #تشنه نخواهد شد، بلکه آبی که من می‌دهم در او چشمه‌ای می‌شود که تا به حیات جاویدان جوشان است.» زن گفت: «سرورم، از این آب به من بده، تا دیگر تشنه نشوم و برای آب کشیدن به اینجا نیایم.

No comments:

Post a Comment