Tuesday, March 13, 2018

#شفای_کوری_مادرزاد

#یوحنا ۹:‏۱-‏۱۸

#شفای گدایی که کور مادرزاد بود
سَبَّت بود و #عیسی هنوز در #اورشلیم به سر می‌برد.‏ وقتی او و #شاگردانش از محلّی می‌گذشتند،‏ #گدایی را دیدند که کور مادرزاد بود.‏ شاگردان از عیسی پرسیدند:‏ «استاد،‏ گناه چه کسی بود که این مرد #نابینا متولّد شد؟‏ گناه خودِ او یا والدینش؟‏»شاگردان شاید این تصوّر را داشتند که او ممکن است در #رحم_مادرش گناه کرده باشد.‏ عیسی پاسخ داد:‏ «نه گناه این مرد بود و نه گناه والدینش،‏ بلکه از طریق او فرصتی فراهم شده است تا کارهای خدا آشکار شود.‏» ‏ آری،‏ دلیل نابینا بودن آن مرد آن نبود که او یا والدینش #گناه یا #خطایی مرتکب شده بودند.‏ در واقع به دلیل گناه #آدم،‏ تمام نسل بشر ناکامل شدند.‏ در نتیجه گاه با عیوبی همچون نابینایی به دنیا می‌آیند.‏ اما نابینا بودن آن مرد،‏ فرصتی برای عیسی به وجود آورد تا کارهای خدا را آشکار کند؛‏ همان طور که پیش از آن،‏ هنگام #شفای افراد بیمار آشکار کرده بود.‏

عیسی تأکید کرد که انجام دادن کارهای خدا ضروریست و گفت:‏ «تا زمانی که روز است،‏ ما باید کارهای او را که مرا فرستاد،‏ انجام دهیم.‏ شبی که هیچ کس در آن نمی‌تواند کار کند،‏ نزدیک می‌شود.‏ تا زمانی که من در دنیا هستم،‏ نور دنیا هستم.‏»آری،‏ به‌زودی مرگ،‏ عیسی را به تاریکی قبر فرو می‌برد و واضح بود که در آنجا هیچ کاری نمی‌توانست انجام دهد.‏ اما تا آن زمان عیسی «نور دنیا» و روشنگر راه انسان‌ها بود.‏
عیسی پس از بیان این سخنان،‏ آب دهان روی خاک انداخت و با آن گِل ساخت.‏ سپس مقداری از آن گِل را بر چشمان مرد مالید و گفت:‏ «برو و چشمان خود را در حوض سیلوحا .‏ .‏ .‏ بشوی.‏» آن مرد سخن عیسی را به گوش گرفت و بینا شد!‏ آری،‏ عیسی او را شفا داد.‏ شادی آن مرد را هنگامی که برای نخستین بار در زندگی‌اش می‌توانست ببیند،‏ تصوّر کنید!‏

No comments:

Post a Comment