#شفای_کوری_مادرزاد
#یوحنا ۹:۱-۱۸
#شفای گدایی که کور مادرزاد بود
سَبَّت بود و #عیسی هنوز در #اورشلیم به سر میبرد. وقتی او و #شاگردانش از محلّی میگذشتند، #گدایی را دیدند که کور مادرزاد بود. شاگردان از عیسی پرسیدند: «استاد، گناه چه کسی بود که این مرد #نابینا متولّد شد؟ گناه خودِ او یا والدینش؟»شاگردان شاید این تصوّر را داشتند که او ممکن است در #رحم_مادرش گناه کرده باشد. عیسی پاسخ داد: «نه گناه این مرد بود و نه گناه والدینش، بلکه از طریق او فرصتی فراهم شده است تا کارهای خدا آشکار شود.» آری، دلیل نابینا بودن آن مرد آن نبود که او یا والدینش #گناه یا #خطایی مرتکب شده بودند. در واقع به دلیل گناه #آدم، تمام نسل بشر ناکامل شدند. در نتیجه گاه با عیوبی همچون نابینایی به دنیا میآیند. اما نابینا بودن آن مرد، فرصتی برای عیسی به وجود آورد تا کارهای خدا را آشکار کند؛ همان طور که پیش از آن، هنگام #شفای افراد بیمار آشکار کرده بود.
عیسی تأکید کرد که انجام دادن کارهای خدا ضروریست و گفت: «تا زمانی که روز است، ما باید کارهای او را که مرا فرستاد، انجام دهیم. شبی که هیچ کس در آن نمیتواند کار کند، نزدیک میشود. تا زمانی که من در دنیا هستم، نور دنیا هستم.»آری، بهزودی مرگ، عیسی را به تاریکی قبر فرو میبرد و واضح بود که در آنجا هیچ کاری نمیتوانست انجام دهد. اما تا آن زمان عیسی «نور دنیا» و روشنگر راه انسانها بود.
عیسی پس از بیان این سخنان، آب دهان روی خاک انداخت و با آن گِل ساخت. سپس مقداری از آن گِل را بر چشمان مرد مالید و گفت: «برو و چشمان خود را در حوض سیلوحا . . . بشوی.» آن مرد سخن عیسی را به گوش گرفت و بینا شد! آری، عیسی او را شفا داد. شادی آن مرد را هنگامی که برای نخستین بار در زندگیاش میتوانست ببیند، تصوّر کنید!
#یوحنا ۹:۱-۱۸
#شفای گدایی که کور مادرزاد بود
سَبَّت بود و #عیسی هنوز در #اورشلیم به سر میبرد. وقتی او و #شاگردانش از محلّی میگذشتند، #گدایی را دیدند که کور مادرزاد بود. شاگردان از عیسی پرسیدند: «استاد، گناه چه کسی بود که این مرد #نابینا متولّد شد؟ گناه خودِ او یا والدینش؟»شاگردان شاید این تصوّر را داشتند که او ممکن است در #رحم_مادرش گناه کرده باشد. عیسی پاسخ داد: «نه گناه این مرد بود و نه گناه والدینش، بلکه از طریق او فرصتی فراهم شده است تا کارهای خدا آشکار شود.» آری، دلیل نابینا بودن آن مرد آن نبود که او یا والدینش #گناه یا #خطایی مرتکب شده بودند. در واقع به دلیل گناه #آدم، تمام نسل بشر ناکامل شدند. در نتیجه گاه با عیوبی همچون نابینایی به دنیا میآیند. اما نابینا بودن آن مرد، فرصتی برای عیسی به وجود آورد تا کارهای خدا را آشکار کند؛ همان طور که پیش از آن، هنگام #شفای افراد بیمار آشکار کرده بود.
عیسی تأکید کرد که انجام دادن کارهای خدا ضروریست و گفت: «تا زمانی که روز است، ما باید کارهای او را که مرا فرستاد، انجام دهیم. شبی که هیچ کس در آن نمیتواند کار کند، نزدیک میشود. تا زمانی که من در دنیا هستم، نور دنیا هستم.»آری، بهزودی مرگ، عیسی را به تاریکی قبر فرو میبرد و واضح بود که در آنجا هیچ کاری نمیتوانست انجام دهد. اما تا آن زمان عیسی «نور دنیا» و روشنگر راه انسانها بود.
عیسی پس از بیان این سخنان، آب دهان روی خاک انداخت و با آن گِل ساخت. سپس مقداری از آن گِل را بر چشمان مرد مالید و گفت: «برو و چشمان خود را در حوض سیلوحا . . . بشوی.» آن مرد سخن عیسی را به گوش گرفت و بینا شد! آری، عیسی او را شفا داد. شادی آن مرد را هنگامی که برای نخستین بار در زندگیاش میتوانست ببیند، تصوّر کنید!
No comments:
Post a Comment