Monday, June 4, 2018



جهت اثبات کتاب مقدسی آموزه ی تثلیث ، صرفا کافیست که گزاره های زیرین ثابت شوند
:
1. تنها یک خدای حقیقی وجود دارد#.
2. #پدر خدای حقیقیست.
3. پسر خدای حقیقیست.
4. #روح القدس خدای حقیقیست.
5. #پدر پسر و روح القدس در رابطه ای ازلی و ابدی میباشند.

پس:
پدر پسر و روح القدس در خداوندی (ذات) یک هستند و در رابطه (و بدین روی تشخص) مجزا. و این همانا تبیین تثلیث است.
«تنها یک خدای حقیقی وجود دارد»
با فرض صحت تاریخ سنتی خروج بنی اسرائیل از مصر (قرن 14 پیش از میلاد)، میتوان یهودیت و بدین ترتیب عهد عتیق(تنخ) کتاب مقدس را قدیمیترین اثر شناخته شده دانست که بر بنیان یگانه پرستی استوار گشته است:
اي‌ اسرائيل‌ بشنو، يَهُوَه‌، خداي‌ ما، يَهُوَه‌ واحد است‌.(تثنیه 4:6)
خداوند پادشاه‌ اسرائيل‌ و يهوه‌ صبايوت‌ كه‌ ولّي‌ ايشان‌ است‌ چنين‌ مي‌گويد: من‌ اوّل‌ هستم‌ و من‌ آخر هستم‌ و غير از من‌ خدايي‌ نيست‌. (اشعیا 6:44)
له’ذا امروز بدان‌ و در دل‌ خود نگاه‌ دار كه‌ يَهُوَه‌ خداست‌، بالا در آسمان‌ و پايين‌ برروي‌ زمين‌ و ديگري‌ نيست‌. (تثنیه 39:4)
من‌ يهوه‌ هستم‌ و ديگري‌ نيست‌ و غير از من‌ خدايي‌ ني‌. من‌ كمر تو را بستم‌ هنگامي‌ كه‌ مرا نشناختي‌. تا از مشرق‌ آفتاب‌ و مغرب‌ آن‌ بدانند كه‌ سواي‌ من‌ احدي‌ نيست‌. من‌ يهوه‌ هستم‌ و ديگري‌ ني‌. (اشعیا 45: 5-6)
یگانگی خدا ، به همین هویدایی در تعالیم عهد جدید نیز یافت میشود. عیسی مسیح در فرازی از انجیل مرقس میفرماید:
عيسي‌ او را جواب‌ داد كه‌ «اوّل‌ همه‌ احكام‌ اين‌ است‌ كه‌ بشنو اي‌ اسرائيل‌، خداوند خداي‌ ما خداوند واحد است‌.(مرقس 12: 29)
یعقوب رسول نیز در رساله ی خویش مینویسد:
تو ايمان‌ داري‌ كه‌ خدا واحد است‌؟ نيكو مي‌كني‌! شياطين‌ نيز ايمان‌ دارند ومي‌لرزند! (یعقوب 19:2)
در عهد جدید ، پولس رسول ، بیشترین اشاره به یگانگی خدا را داشته است . چنانچه این آموزه در جای جای رسالات وی دیده میشود:
يك‌ خدا و پدر همه‌ كه‌ فوق‌ همه‌ و در ميان‌ همه‌ و در همه‌ شما است‌. (افسسیان 4:6)
زيرا خدا واحد است‌ و در ميان‌ خدا و انسان‌ يك‌ متوسّطي‌ است‌ يعني‌ انساني‌ كه‌ مسيح‌ عيسي‌ باشد (اول تیموتائوس 5:2)
بر خدای یکتا، آن پادشاه سرمدی، نامیرا و نادیدنی، تا ابدالآباد حرمت و جلال باد؛ آمین! (اول تموتائوس 17:1)
بدین روی میتوان یقین حاصل نمود که خدای حقیقی کتاب مقدس ، خدای و الوهیتیست واحد و یگانه.
«پدر خدای حقیقیست»
در عهدجدید ، عبارت «خدای پدر» 18 بار بکار گرفته شده است:
كار بكنيد نه‌ براي‌ خوراك‌ فاني‌ بلكه‌ براي‌ خوراكي‌ كه‌ تا حيات‌ جاوداني‌ باقي‌ است‌ كه‌ پسر انسان‌ آن‌ را به‌ شما عطا خواهد كرد، زيرا خداي‌ پدر بر او مهر زده‌ است‌. (یوحنا 27:6)
سپس پایان فراخواهد رسید، یعنی آنگاه که پس از برانداختن هر ریاست و قدرت و نیرویی، پادشاهی را به خدای پدر سپارد (اول قرنتیان 24:15)
و همواره براي همه چيز، خداي پدر را به نام خداوند ما عيسي مسيح شكر كنيد. (افسسیان 20:5)
( همچنین ر.ک. به اول قرنتیان 6:8 ؛ غلاطیان 1:1 ؛ افسسیاس 23:6 ؛ فیلیپیان 11:2 ؛ کولسیان 17:3 ؛ اول تسالونیکیان 1:1 ؛ دوم تسالونیکیان 2:1 ؛ اول تیموتائوس 2:1 ؛ دوم تیموتائوس 2:1 ؛ تیتوس 4:1 ؛ اول پطرس 2:1 ؛ دوم پطرس 17:1 ؛ دوم یوحنا 3:1 ، یهودا 1:1 )
مسیح در فراز یوحنا 3:17 در خطاب به پدر میفرماید:
و حيات‌ جاوداني‌ اين‌ است‌ كه‌ تو را خداي‌ واحِد حقيقي‌ و عيسي‌ مسيح‌ را كه‌ فرستادي‌ بشناسند. (یوحنا 3:17)
«پسر خدای حقیقیست»
در عهد جدید ، بار ها و بار ها صفات و عناوین خداوند یهوه ، به مسیح نسبت داده شده اند. در این نوشتار بر آنیم تا صرفا به چند آیه که خداوندی راستین مسیح در آنان بدیهی است بسنده کنیم و باقی آیات را در جستار های آتی در باب الوهیت مسیح بررسی خواهیم نمود.
از جمله ی فراز هایی از عهد جدید که مسیح را مستقیما «خدا» (theos ; θεός ) خطاب کرده اند ، به قرار زیر میباشند:
توما در جواب‌ وي‌ گفت‌: «اي‌ خداوند من‌ و اي‌ خداي‌ من‌.» عيسي‌ گفت‌: «اي‌ توما، بعد از ديدنم‌ ايمان‌ آوردي‌؟ خوشابحال‌ آناني‌ كه‌ نديده‌ ايمان‌ آورند.» (یوحنا 20: 28-29)
كه‌ پدران‌ از آن‌ ايشانند و از ايشان‌ مسيح‌ بحسب‌ جسم‌ شد كه‌ فوق‌ از همه‌ است‌، خداي‌ متبارك‌ تا ابدالا´باد، آمين‌. (رومیان 5:9)
و آن‌ اميد مبارك‌ و تجلي‌ جلال‌ خداي‌ عظيم‌ و نجات‌دهنده‌ خود ما عيسي‌ مسيح‌ را انتظار كشيم‌، (تیتوس 13:2)
(همچنین ر.ک. به اشعیا 14:7 ؛ اشعیا 9:6 ؛ عبرانیان 8:1 ؛ دوم پطرس 1:1 ؛ یوحنا 1:1)
چکیده ی دیباچه ی مشهور انجیل یوحنا ، که کلیدیترین آیات الاهیات مسیحی را دربرمیگیرد اینچنین آمده است:
در ابتدا كلمه(=خدای پسر)‌ بود و كلمه‌ نزد خدا بود و كلمه‌ خدا بود. همان‌ در ابتدا نزد خدا بود. همه‌ چيز به‌ واسطه‌ او آفريده‌ شد و به‌ غير از او چيزي‌ از موجودات‌ وجود نيافت‌. در او حيات‌ بود و حيات‌ نور انسان‌ بود. و نور در تاريكي‌ مي‌درخشد و تاريكي‌ آن‌ را درنيافت‌. … و كلمه‌ جسم‌ گرديد و ميان‌ ما ساكن‌ شد، پُر از فيض‌ و راستي‌؛ و جلال‌ او را ديديم‌، جلالي‌ شايسته‌ پسر يگانه‌ پدر. و يحيي‌ بر او شهادت‌ داد و ندا كرده‌، مي‌گفت‌: «اين‌ است‌ آنكه‌ درباره‌ او گفتم‌ آنكه‌ بعد از من‌ مي‌آيد، پيش‌ از من‌ شده‌ است‌ زيرا كه‌ بر من‌ مقدّم‌ بود.» (یوحنا 1: 1-4 و 14-15)
از جمله ی اعراضات منتقدین در باب این فراز ، این است که جمله ی «کلمه خدا بود» در اصل «کلمه خدایی بود» میباشد و بدین روی «کلمه» نه خدای حقیقی بلکه صرفا یک اله میباشد. در باطل ساختن این مدعا ، میتوان به متن یونانی(زبان اصلی) انجیل یوحنا رجوع نمود که به شهادت قدیمیترین نسخ (Bodmer Papyri ، Codex Vaticanus , Codex Sinaiticus و .. ) و همچنین Textus Receptus (منبع ترجمه ی King James) و GNT Morphology چنین میباشد: θεὸς ἦν ὁ λόγος (تئون ان هو لوگوس) و ترجمه ای جز «کلمه خدا بود» بر آن حاکم نیست.(با اول یوحنا 5:1 «ὁ Θεὸς φῶς ἐστιν» و اول یوحنا 8:4 «ὁ Θεὸς ἀγάπη ἐστίν» مقایسه شود)
در جهت اثبات خداوندی راستین پسر میتوان به باب اول انجیل یوحنا آیه ی سوم اشاره کرد. آنجایی که آفرینش، مطلقا به پسر نسبت داده شده است:
همه‌ چيز به‌ واسطه‌ او آفريده‌ شد و به‌ غير از او چيزي‌ از موجودات‌ وجود نيافت‌. (یوحنا 3:1)
کتاب مقدس ، آشکارا بیان میکند که یهوه ، خدای حقیقی ، تنها آفریننده است (اشعیا 24:44 ؛ اشعیا 45: 5-12 و …) و به همین سان ، واسطه ی آفرینش (رومیان ۱۱ : ۳۶ ، عبرانیان ۲ : ۱۰) میباشد. بدین روی، بیان اینکه «همه‌ چيز به‌ واسطه‌ پسر آفريده‌ شد و به‌ غير از او چيزي‌ از موجودات‌ وجود نيافت‌» فرنود مستحکمیست و خداوندی راستین پسر و همرتبگی وی با تشخص پدر.
«روح القدس خدای حقیقیست»
روح القدس، روح خداست (رومیان 9:8) و روح خدا موضوعیست درون ذاتی خدا (اول قرنتیان 2: 10) (و نه برون ذاتی ، چون فرشته ی خدا یا خادم خدا ) بدین روی ، روح خدا ، با خود خدای حقیقی همذات است چرا که در ذات خدا کفیت و کمیتی جز همان ذات الهی یافت نمیشود. پس منطقا، روح القدس همانا خدای حقیقیست.
استدلال فوق مستدل و کامل میباشد و خرده ای نیز بدان وارد نیست. برای اینکه مهر تاییدی نیز بر این برهان زده باشیم، چندی آیه در این باب را نیز بررسی خواهیم کرد:
چقدر بیشتر، خون مسیح که به‌واسطۀ آن روح جاودانی، خویشتن را بی‌عیب به خدا تقدیم کرد، وجدان ما را از اعمال منتهی به مرگ پاک خواهد ساخت تا بتوانیم خدای زنده را خدمت کنیم! (عبرانیان 14:9)
در نتیجه ، روح خدا جاودانیست (کلمه ی یونانی بکارگرفته شده: αἰώνιος) و جاودانگی نیز به چم هم ازلیت و هم ابدیت میباشد که تنها در خدای حقیقی و یکتای کتاب مقدس ، یهوه ، یافت میشود.( پیدایش 33:21)
در کتاب مقدس ، روح القدس، عالم مطلق (omni-scient) (اول قرنتیان 10:2) قادر مطلق (omni-potent) (لوقا 35:1) و حاضر مطلق (omni-present) (مزمور 7:139) معرفی شده است.
«پدر پسر و روح القدس در رابطه ای ازلی و ابدی میباشند.»
طبق بیانات فلاسفه ی مسیحی چون توماس آکویناس (St. Thomas Aquinas) ، تشخص های پدر ، پسر و روح القدس ، همانا روابط درون ذاتی خدایند[1] . بدین روی نشان دادن، وجود چنین روابطی در ذات الهی، یا در بیانی دیگر ، نشان دادن وجود تمیز در خدا [2]، فرنودی خواهد بود بر صدق آموزه ی تثلیث.
پیش از مطرح نمودن آیات ، جای دارد تا به اعتراضی پاسخ داده شود. این اعتراض معمولا از جناج برانهامیست ها (Branhamists), و یگانه انگاران پنطیکاستی (Oneness Pentecostalism) صادر میشود [3] و در جهت یک شخصه نشان دادن خدا و توجیه روابط مابین پدر، پسر و روح القدس ، این روابط را صرفا روابطی ما بین خدا و ذات انسانی مسیح میدانند. مضحک بودن این مدعا ، از آنجایی نشأت میگرد که اصولا ذات انسانی مسیح دارای تشخصی نیست و تشخص مسیح هر چه هست ، تشخص خدای پسر است. [4] از طرفی دیگر نیز ، خود کتاب مقدس ، پدر و پسر را در روابطی پیش-تجسم و پسا-تجسم پسر به نمایش گذاشته است که در زیر دو مورد را ، چکیده وار بررسی خواهیم کرد:
از ازل و پیش از آفرینش پسر در نزد پدر است:
«در نزد بودن» پدر و پسر ، نشان عدم انطباق مطلق این دو میباشد؛ از آنجایی که ، چنانچه پدر کاملا همانا پسر باشد پس در نزد پسر بودن یا صحیح تر آن «در نزد خود بودن» گنگ و مهمل مینماید. [5] این در صورتیست که چنانجه پدر و پسر (به به همین ترتیب روح القدس) را تشخص هایی مجزا بدانیم ، معنای عبارت «پسر در نزد پدر» به بهترین شکل منعکس خواهد شد:
پس اکنون ای پدر، تو نیز مرا در حضور خویش جلال ده، به همان جلالی که پیش از آغاز جهان نزد تو داشتم.(یوحنا 5:17)
در آغاز کلام بود و کلام با خدا بود و کلام، خدا بود؛ همان در آغاز با خدا بود. همه‌چیز به‌واسطۀ او پدید آمد، و از هرآنچه پدید آمد، هیچ‌چیز بدون او پدیدار نگشت… و کلام، انسان خاکی شد و در میان ما مسکن گزید. و ما بر جلال او نگریستیم، جلالی درخور آن پسر یگانه که از جانب پدر آمد، پر از فیض و راستی. (یوحنا 1: 1-3 و 14)
من از نزد پدر آمدم و به این جهان وارد شدم؛ و حال این جهان را ترک می‌گویم و نزد پدر می‌روم.» (یوحنا 28:16)
روابط جاودانی پدرانه و فرزندانه (paternitas – filiatio) :
دو لغت «پدر» و «پسر» خود دربرگیرنده ی روابط پدانه-فرزندانه (paternitas – filiatio) میباشند و چنانچه شخصی پدر باشد ، میبایست در جهت رابطه ای با یک پسر ، پدر باشد. در زبانی ساده پدر بودن در وجود پسر معنا میدهد و بالعکس. به همین ترتیب نبودن پسر فرنود بر عدم وجود پدر خواهد بود. پس چنانچه خدا، به طور جاودانی پدر باشد ، رابطه ی پدرانه ی جاودانی نیز با وی همراه است و همین موضوع برای پسر نیز صادق است که باز هم تاییدیست بر تعدد روابط و اشخاص در ذات الهی.
بر خی از آیاتی که بر پدر بود و پسر بودن اشخاص خدا در دوران پیش-تجسم و پسا-تجسم پسر , و طبیعت الهی وی دلالت دارند ، بدین قرار اند:
در گذشته، خدا بارها و از راههای گوناگون به‌واسطۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت،امّا در این زمانهای آخر به‌واسطۀ پسر خود با ما سخن گفته است، پسری که او را وارث همه‌چیز مقرر داشت و به‌واسطۀ او جهان را آفرید.او فروغِ جلالِ خدا و مظهر کامل ذات اوست، و همه‌چیز را با کلام نیرومند خود نگاه می‌دارد. او پس از پاک کردن گناهان، به‌دست راست مقام کبریا در عرش برین بنشست. پس به همان اندازه که نامی برتر از فرشتگان به‌میراث بُرد، از مقامی والاتر از آنها نیز برخوردار شد. (عبرانیان 1: 1-4)
پس اکنون ای پدر، تو نیز مرا در حضور خویش جلال ده، به همان جلالی که پیش از آغاز جهان نزد تو داشتم.(یوحنا 5:17)
زیرا ما را از قدرت تاریکی رهانیده و به پادشاهی پسر عزیزش منتقل ساخته است،که در او از رهایی، یعنی آمرزش گناهان، برخورداریم.او صورت خدای نادیده است و فرزند ارشد بر تمامی آفرینش ، زیرا همه‌چیز به‌واسطۀ او آفریده شد: آنچه در آسمان و آنچه بر زمین است، دیدنیها و نادیدنیها، تختها و فرمانرواییها، ریاستها و قدرتها؛ همۀ موجودات به‌واسطۀ او و برای او آفریده شدند.او پیش از همه‌چیز وجود داشته، و همه‌چیز در او قوام دارد. (کولسیان 1: 13-17)
عبارت «فرستادن پسر» نیز که در جای جای کتاب مقدس یافت میشود خود دال بر پسر بودن مسیح پیش از تجسم است چرا که پیش از تجسم میبایست پسری بوده باشد ، تا فرستاده شود. (ر.ک به غلاطیان 4:4 ؛ اول یوحنا 9:4 ؛ اول یوحنا 10:4 ؛ یوحنا 16:3) و این همانا نشان وجود رابطه و تمایز اشخاص در ذات الهیست.
«پدر پسر و روح القدس در خداوندی (ذات) یک هستند»
با توسل به آیات کتاب مقدس ، ثابت نمودیم که خداوند حقیقی کتاب مقدس یک خدای واحد است. و همچنین پدر ، پسر و روح القدس، سه تشخص متمایز ، خداوند حقیقی میباشند. حال برای استدلال و نتیجه گیری از گزاره های اثبات شده ی فوق ، میتوان دو نتیجه حاصل نمود. نخست اینکه کتاب مقدس دچار تناقض شده است و در عین حال که خدا را یک خدا میداند ، سه خدای متفاوت نیز معرفی مینماید. دومین نتیجه این است که کتاب مقدس خداوندی پدر پسر و روح القدس را یک خداوندی و یک ذات الهی میداند و از این روی خدا واحد است.
در صورت صدق نتیجه ی دوم ، آموزه ی تثلیث بدون هیچ خرده ای اثبات خواهد شد.(اثبات کتاب مقدسی). بدین سان ، میبایست از طریق آیات کتاب مقدس نشان داد که اشخاص تثلیث در ذات و خداوندی یک میباشند. و این به رد نتیجه ی نخست و اثبات مطلق کتاب مقدسی تثلیث خواهد انجامید.
فرازهای فراوانی در کتاب مقدس یافت میشود که خدای پسر را نه یک خدای متفاوت از خدای واحد ، بلکه برابر و همذات (در خدایی/ذات) با وی میدانند:
او(= مسیح) که همذات با خدا بود، از برابری با خدا به نفع خود بهره نجست، (فیلیپیان 6:2)
از همین‌رو، یهودیان بیش از پیش در‌صدد قتل او(=مسیح) برآمدند، زیرا نه‌تنها شَبّات را می‌شکست، بلکه خدا را نیز پدر خود می‌خواند و خود را با خدا برابر می‌ساخت. (یوحنا 18:5)
به همین ترتیب ، کتاب مقدس ، خدای پدر و خدای پسر را نه دو خدای متفاوت بلکه یک خدا و یک ذات معرفی نموده است:
پدر من که آنها را به من بخشیده از همه بزرگتر است، و هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را از دست پدر من برُباید.من و پدر یکی هستیم.» (یوحنا 29:10)
و من جلالی را که به من بخشیدی، بدیشان بخشیدم تا یک گردند، چنانکه ما یک هستیم (یوحنا 22:17)
از جمله ی اعراضات آرینیستیک (ََArianistic) در باب این دو آیه این است که یک بودن پدر و پسر تنها در یک «جزء» از آنها چون، اراده یا هدفشان است. بدیهی است که این سخن کفری بیش نیست چرا که در خدا جزئی وجود ندارد چرا که ذات الهی غیر قابل تقسیم است ( به آموزه ی منطقی divine simplicity رجوع شود). بدین روی چنانچه پسر با پدر یک باشد ، وی با کل ذات پدرد یکی است.
«نتیجه»
در این نوشتار ، شش جستار را به طور خلاصه وار ثابت نمودیم که بدین قرار اند: 1) یگانگی خدا 2) الوهیت پدر 3) الوهیت پسر 4)الوهیت روح القدس 5) وجود رابطه و تعدد اشخاص در ذات الهی 6) یکی بودن اشخاص تثلیث در ذات و خداوند. تنها نتیجه ی منطقی از این گزاره ها چیزی جز تعریف آموزه ی تثلیث نمیباشد «اینکه خدا واحد است و در خدای واحد سه شخص مکشوف گشته اند». به واقع که ترتولیانوس با چه فریوری مینگارد: «کتاب مقدس به نیکو ترین حالت، تثلیث را بیان کرده است» [6]

No comments:

Post a Comment