Friday, January 26, 2018

فرازی از کلام مقدس،عهد قدیم،مزمور 139،آیه های 23 و 24

زمانی داشتم به یک فیلم در مورد ساختن شمشیر سامورایها در ژاپن نگاه میکردم که به طریقه سنتی ساخته میشوند،و قیمت بعضی از آنان به پنجاه هزار دلار هم میرسد.
اسم این شمشیر "کاتانا" است،و برای ساختنش باید خیلی زحمت کشید.
آهن این شمشیر در آغاز خیلی ابتدایی است،و همطراز یک تکه تیر آهن معمولی است،اما در پروسه سازنده گی،باید بارها به طریقی مخصوص با چکش در دست کوبیده شود،بارها در کوره مذاب شود،و بازهم کوبیده شود و مذاب شود.
هر بار که این آهن مذاب  کوبیده میشود،جرقه هایی بلند میشوند،و استاد با یک جاوری بخصوصی حتی خاکستر این جرقه ها را از کنار آهن مذاب دور میکند،و این موضوع برایم جالب بود.
تحقیق کردم و متوجه شدم که این جرقه ها در اصل مواد زائد داخل آهن هستند،که با مذاب شدن آهن،و کوبیده شدن چکش بر رویش،به زور،اما آگاهانه از داخل آهن بیرون کشیده میشوند.
رازهای گران بودن شمشیر "کاتانا"،فقط این نیست که بسیار خوشگل و جذاب و آراسته  در روزهای متمادی،و زحمت خیلی زیاد،با دقت  ساخته شده ،بلکه آهن این شمشیر، پس از پایان پروسه تولید،از هرگونه کثافت درونی کاملا صیقل یافته و پاک است.
ما انسانها در جوامع مدرن و امروزی،دقیقا شبیه آهن شمشیر "کاناتا" در آغاز پروسه ساختش هستیم ،که تحت شعاع خطرات مختلف،ناپاکیها،چالشها،ترسها،ارزوها،و وابستگیهای دنیایی قرار داریم،و چون به آنان یک عمر خو گرفتیم و عادت کردیم،اینها را جزئی از زندگی خودمان میدانیم.

ممکن است برای برخی از ما،نقش خداوند در زندگیمان یک چیز "لوکس" و "مجلسی"باشد،و اگر به زندگی روزمره مان نگاه کنیم،متوجه میشویم که در همین زندگی،میزان توجهمان به حضور "آگاهانه" خداوند،شاید 5% باشد،شاید حتی کمتر باشد،اما وقتی که توی دردسر میافتیم و در خطریم ،بلافاصله این حضور خداوند بلافاصله 60% تا حتی 70% میشود، و دستهای ما به سوی آسمان میرود و ناله و گریه میکنیم که :"خداوندا بگیر منو که دارم به خاطر"بازی سرنوشت" لت و پار میشم!"
برخی از ما حضور خداوند و فرامینش در زندگی را نوعی کار سخت و "ادیبانه" میدانند که آداب مخصوص لازم دارد،و این آداب باید در جاهای مشخصی که اسمشان"خانه خداست" انجام شود.
این افراد توجه ندارند که خداوند بزرگ و مهربان و قدرتمند ،لابلای آجر و شیشه و سنگ و نقاشی نیست،بلکه برای حضور و جلال روح عظیمش،قلبهای ما را به عنوان خانه و مسکن حضورش در ما مشخص کرده است.

شابد برایتان خیلی جالب باشد که بدانید مشگلات شما یک سرچشمه اصلی دارد!
میدانید آن سرچشمه کجاست؟
خودتان هستید!
تمام مشگلات ما در زندگی از آنجایی شروع میشود که ما با خودمحوری،سعی در کنترل کردن اوضاع و مسائل دور وبرمان را داریم!
واقعیت اما این است که پروسه آزمون و خطا در زندگی  همیشه کار دستمان خواهد داد و به ما همیشه ثابت خواهد کرد که نا متکامل و ضعیف و بی تجربه هستیم.

حالا شاید برایتان بسیار جالب باشد که بدانید هر وقتی که قرار است در زندگی 100%موفق باشید،باید چه کنید؟
خداوند،و فقط خداوند!
یعنی خودمحوری،جایش را باید به خدا محوری بدهد!

در آیه 23 این مزمور خداوند محور حضرت داود،یک نکته اساسی وجود دارد که همانا جدایی فکر و منطق انسانی از روح و قلب انسانی است.
بله،واقعیت اینست که آزمایش خداوندی روی ما،همیشه در افکارمان انجام خواهد گرفت،چون افکار ما،یا منطق محدود و انسانی ما،محل تاخت و تاز شریر و اهداف شومش برای زندگی ماست،و یا به وسیله فضولی بی جهت در کار دیگران،و یا وجود ترس و وحشت از اینده،و یا نگرانی برای اهدافی کا ما انسانها بی جهت و بی معنی در زندگی  دنبالشان هستیم، و گاهی از اوقات خودمان را کودکانه مجبور میکنیم که ار بی راهی،بین بد و بدتر را انتخاب کنیم.
اما دل ما،بخصوص ما مسیحیان،تا ابد باید در عیسی مسیح باشد و بماند،و این دقیقا همان چیزی است که پدر آسمانی ما نه تنها آنرا خیلی خوب میشناسد،بلکه کاملا درکش میکند، و به عنوان پاره ایی از نوع تفکر و احساس خودش میشناسد.
در این صورت است که دغدغه های انسانی ما دیگر معنی نخواهد داشت،و خداوند با تمام قدرت و محبتش ، زندگی ما را به بهترین وجهی سازماندهی خواهد کرد اگر در پسرش عیسی مسیح بمانیم و کلام مقدس ،محور عملیاتی و جهشی ما در زندگی باشد.

زمانی که من فیلم مربوط به ساختن شمشیر سامورائیها معروف به "کاتانا" را می دیدم،لبخند استاد شمشیر ساز در تمام فیلم جلب توجهم را کرد.
تو گوئی که استاد با این تکه آهن که قرار است یک شمشیر زیبا  و قیمتی باشد ،ارتباط درونی برقرار کرده است و دارد او را با محبت و مهربانی میسازد و صیقلش میدهد،تو گوئی که استاد دارد به این شمشیر،قسمتی از  روح خودش را واگذار میکند،و زحمت و عرق و خستگی برایش مفهومی ندارد.
این موضوع دقیقا شبیه ارتباط پدر آسمانی ما،عیسی مسیح،و روح القدسش است که در برههای مختلف زندگی ما ،مهربان و خوش روی اشتباهات و گناهان ما می بینند.

واقعیت اینست که خداوند همه گناهان ما را به خوبی میشناسد،اما همیشه اسممان را صدا میزند.
شیطان اما با حقه بازی در افکارمان رخنه میکند،و با اینکه اسممان را به خوبی میداند،ما را باگناهانمان صدا میزند.

بنابر این سعی کنیم که بگذاریم خداوند در ما کار کند،و اگر راه اندوهبار سراشیبی خطر و مرگ را در زندگی ما دید،و ما را از آنان مطلع ساخت،به حرفش گوش کنیم و زندگیمان را در راه خودش اصلاح کنیم.
در نام مقدسش میطلبیم،
مشگلاتمان را زیر صلیبش می ریزیم،
تنها از او مدد میخواهیم،
در کلامش با غیرت و آگاهی می ایستیم،
و یک زندگی خوب و پویا را در نام مقدسش برای خودمان تا ابد بیمه میکنیم.
در نام مقدس و پر جلالش،آمین!
برادرتان مرتضی ...نروژ اسلو 🙏🙏🙏🙏

No comments:

Post a Comment